به گزارش پایگاه خبری افشاگری،وحید شقاقی شهری/معتقدم هیچ راهی جز دیپلماسی چه آشکار و چه پنهان و تعامل وجود ندارد و عملا هیچ یک از طرفین به دنبال برهم زدن مذاکرات نیستند. خواسته هر طیف ادامه این است که مذاکرات را ادامه دهند و از پای میز مذاکره بیرون نروند.
از این رو برآورد من این است که مذاکرات به نتیجه خواهد رسید. هر چند از محتویات برجام اطلاعی نداریم و شاید احیای برجام به دورهای بعدی مذاکرات موکول شود و یا در همین دور از مذاکرات برجام احیا شود اما معتقدم به یک برجام حداکثری یا حداقلی خواهیم رسید. نسبت به سه دهه گذشته چالشها و ابر چالشهای ایران زیادتر و عمیقتر شده است و با گذشت زمان و عدم اصلاحات ساختاری، عدم اصلاحات نهادی و عدم انجام جراحیهای سطحی و عمقی، ابرچالشهای اقتصادی کشورمان عمیقتر شده و افزایش یافته است.
اما آیا برجام میتواند مشکلات اقتصادی ایران را برطرف کند؟
پاسخ این پرسش با قطعیت «خیر» است. با برجام مشکلات سخت و پیچیده اقتصاد یاران حل نمیشود اما باید توجه داشته باشیم که عدم احیای برجام خودش یکی از این چالشهای اقتصادی کشورمان محسوب میشود و با توافق برای احیای برجام یکی از چالشهای کشور برطرف خواهد شد. با برجام، پولهای بلوکه کشور آزاد میشود و درآمدهای حاصل از صادرات و فروش نفت افزایش مییابد و هزینههای واردات و صادرات برای فعالان اقتصادی کشورمان کاهش پیدا میکند و این علایمی هستند که به سرعت پس از احیای برجام دیده خواهند شد. به سرعت میتوانیم کاهش هزینههای مبادلاتی در تجارت را ببینیم چراکه واسطهها حذف میشوند. با توافق در مذاکرات انتظارات تورمی کاهش پیدا میکند و علایم اولیه احیای برجام، خروج از بیثباتی شرایط است. معتقدم میتوانستیم از فرصت برجام سریعتر استفاده کنیم و امکان استفاده از امتیازات فی مابین برجام حداقلی یا حداکثری پیش از این وجود داشت.
فهم من این است که میتوانستیم پیش از این و در روند مذاکرات صادرات نفت را بدون تحریمها آغاز کنیم و مذاکرات را هم ادامه دهیم. به طور قطع برجام حلال تمام مشکلات نیست و در دهه ۱۴۰۰ کشورمان با ابرچالشهای پیچیده و در هم تنیده از جمله تنش آبی، خروج سرمایه، استهلاک زیرساختها، پیری جمعیت، کاهش نرخ جمعیت، ریزگردها و … مواجه است.
در حالی که برای سرمایه گذاری بر روی حوزههای آبی، انرژی و زیرساختها به ۴۰۰ میلیارد دلار نیاز داریم اما خروج سرمایه از کشور رو به افزایش بوده و این شرایط سختی را برای کشور ایجاد کرده است. اگر عقلانیت و خردگرایی وجود داشته باشد در هیچ دورهای هیچ بنبستی وجود نخواهد داشت. نمیتوان افزایش فروش نفت و افزایش درآمدهای نفتی را سیگنال مثبتی از روند مذاکرات دانست چراکه شرایط جهانی، بینالمللی و منطقهای ایجاب میکرد که طرف مقابل در برابر تحریمهای نفتی ایران کوتاه بیاید.
در حال حاضر تورم جهانی افزایش یافته به طوریکه ژاپن که سالیان سال تورم منفی و صفر درصد داشت امروز تورم این کشور به ۲٫۵ درصد رسیده و تورم اروپا هم ۸ درصد است و از کشورهای همسایه، ترکیه تورم بیسابقه ۸۰ درصدی را تجربه کرده، از سوی دیگر اروپا به شدت به انرژی نیاز دارد. از این رو شرایط پیچیده جهانی ایجاب میکرد که فروش نفت ایران افزایش پیدا کند. شرایط ایجاد شده ناشی از جنگ روسیه و اوکراین و تورم جهانی، وضعیتی را به وجود آورد که به صورت نانوشته از فشار تحریمهای حوزه نفت ایران کاسته شود.
البته در همین شرایط شاهد اعمال تخفیفات روسیه برای فروش نفت به هند و چین هستیم به طوریکه تخفیفات نفت روسیه به ۳۵ دلار هم رسیده و این میتواند صادرات نفت ایران را تحت شعاع قرار دهد. در حال حاضر نرح دلار نیمایی ۲۶ هزار و ۷۰۰ تومان است و در عین حال قیمت نفت و مشتقات نفتی بالا است و با احیای برجام بخشی از پولهای بلوکه شده آزاد میشود بنابراین پمپاژ درآمد ارزی صورت میگیرد و شاهد تکانههای منفی در بازار ارز در کوتاه مدت خواهیم بود.