به گزارش حاشیه خبر، این حادثه آذر سال ۱۴۰۲ به پلیس گزارش شد. مرد میانسالی در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی مدعی شد که ساعتی پیش دخترش را به قتل رسانده است. پس از اظهارات این مرد، مأموران به نشانی اعلام شده در جنوب تهران رفتند و بعد از ورود به خانه با جسد خونین دختری ۲۱ ساله مواجه شدند. طبق اظهارات مرد میانسال، وی دخترش را ساعتی قبل با ضربههای چاقو به قتل رسانده بود.
متهم پس از دستگیری به پلیس آگاهی منتقل شد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: یک سال قبل دخترم، با وجود مخالفت شدید من و همسرم، متارکه کرد و به خانه ما برگشت و مدتی با من و مادرش زندگی کرد. در این مدت مشکلی نداشتیم تا اینکه از یک ماه قبل با بهانههای مختلف از خانه بیرون میرفت و شبها هم به خانه برنمیگشت.
متهم در حالی که بهشدت ناراحت بود، اظهار کرد: یک روز هم که ما خانه نبودیم، دخترم همه وسایلش را با یک وانت برد. بعد متوجه شدیم خانهای گرفته و تنها زندگی میکند. آنقدر پیگیری کردم تا فهمیدم چند کوچه پایینتر از خانه ما آپارتمانی اجاره کرده و تنها زندگی میکند، به همین خاطر چند روزی به طور نامحسوس او را تعقیب کردم و رفت و آمدهایش را زیر نظر گرفتم تا اینکه پی بردم افراد غریبه به خانه او رفت و آمد دارند.
وی ادامه داد: در نهایت دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. صبح روز حادثه به خانهاش رفتم و ابتدا از او خواستم به خانه ما برگردد و روابطش را با آن افراد قطع کند، اما دخترم در کمال ناباوری به من گفت دیگر دوست ندارد به خانه ما برگردد و میخواهد مستقل زندگی کند. با اینکه خیلی ناراحت شده بودم، باز هم از او خواهش کردم از تصمیمش منصرف شود و به خانه ما برگردد چون نمیخواستم کسی برای دخترم حرف دربیاورد و پشت سرش بدگویی کند.
متهم گفت: اما انگار مریم حرفهایم را نمیشنید و هرچه میگفتم بیتوجهی میکرد. بالاخره عصبانی شدم و به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم و چند ضربه به شکم و پهلویش زدم. دخترم روی زمین افتاد و مقابل چشمانم جان داد. من از شدت ناراحتی روی زمین افتادم، چند ساعتی گریه کردم و بعد هم ماجرا را به پلیس گزارش دادم.
پس از اعتراف صریح متهم، وی صحنه جرم را بازسازی کرد و با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.