فرشید باغشمال(عضو انجمن خوشنویسان تبریز)، سرانجام پس از سالها فراز و فرود، خوشنویسی ایرانی، در پرونده «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی ایران» به عنوان هفدهمین عنصر فرهنگی ناملموس کشورمان در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد. حال اگر این ثبت جهانی را به پرونده ملی «تبریز، خاستگاه خط نستعلیق» (که دو سال پیش ثبت شد) متصل کنیم، میتوانیم نقش درخشان تبریز را در ثبت جهانی خوشنویسی ایرانی، به طول و تفصیل یاد کنیم.
الخط نصف العلم / الخط نصف العشق
اهل علم به واسطه منزلتی که «خط و خوشنویسی» به دانش و فرهنگ بخشیده، گفتهاند «الخط نصف العلم» و آنها که خط و خوشنویسی را با شعر و معماری و قالی در آمیختهاند، به قرینه همان جمله متواتر، گفتهاند «الخط نصف العشق».
خوشنویسی از نخستین دورههای تکامل، عقل و عشق بشری را چنان مسحور شکوه و زیبایی خود کرده که رسول اکرم(ص) در حدیثی، وعده مغفرت داده به هنرمندی که آیه شریفه بسماللهالرحمنالرحیم را با خط خوش، کتابت کند. (بحارالأنوار، ج ۹۲، ص ۳۵)
«خط» از آغاز سیر اجتماعی خود، غالباً مترادف با «خوشنویسی» بوده است. قبالههای تاریخی املاک، اسناد بیع، عقدنامهها، عهدنامههای سیاسی، کتابهای خطی و مکتوبات روزمره اداری، از قدیم، اغلب به خط شکسته یا نستعلیق، یا ترکیبی از هر دو، تنظیم شده است.
به این ترتیب، در هر دوره تاریخی، که خط و خوشنویسی، ارج و قرب داشته، فراز و نشیب تاریخ نیز به نیکی ثبت و مستند شده و برعکس، هر جا که هنر خطاطی افول کرده، بخشی از تاریخ، فراموش یا مخدوش شدهاست.
اما خوشنویسی بر خلاف ظرافتهای دلبرانهاش، سرنوشتِ سهل و سادهای نداشته و همراه با پیخ و خَم تاریخ، نقاط خونین و دردناک، در جایجای تاریخ این هنر، بسیار بوده است. گواه این ادعا سرگذشت «ابوعلی محمد ابن مُقله عبدالله شیرازی» وزیر فرهیخته ایرانی در دربار خلافت عباسی بودهاست.