روزی نیست که با این تریبون و آن تریبون، مُشتی حرف به درد نخور و خزعبلات را با کلی توپوق قرائت و از طریق دنیای مجازی آنرا منتشر نکنند . همانند پرچم فرودگاه، امروز به این حزب و دسته ی سیاسی متوسل شده و فردا آنرا رها کرده و به دیگر دسته می چسبند و در عالم خیالات خامشان خود را برنده ی تمام عیار سیاسی تصور می کنند .
این افراد که از عالم سیاست فقط نارو زدن و دور زدن را یاد گرفته اند با روش های غیر اخلاقی تلاش دارند هر کسی که تصور کنند رقیب آنها است را با چسبانیدن انواع و اقسام اَنگ های سیاسی از میدان به در کنند . در دوره ی ریاست جمهوری پیشین که دولت اصلاح طلب کُرات دیگر بر سر کار بود با نوشتن بیانیه های کاذب نشأت گرفته از توهمات ذهنی شان گزینه های تصدی فلان پست را مخالف دولت و زندگی بشریت عنوان کرده و به هر مقامی که میشناختند با هر ترفندی که بشر فرا زمینی از ابتدای خلقتش تا آن روز یاد گرفته بود ارتباط برقرار کرده و سعی در جو سازی و شانتاژ بازی رسانه ای داشتند که واویلا چه نشسته اید که اینان دارند صندلی های مدیریتی را از دولت اصلاح طلب می ربایند و … !!!! با شروع انتخابات در آن سرزمین ، لباس اصولگرایی برتن کردند و خود را همچون کَنه به دولت برنده چسباندند و دگر بار همان روش های پیشین را ادامه دادند . البته با توجه به به راه افتادن جریان مبارزه به فساد مالی توسط دولت حاکم در آن سرزمین ، کوتوله عالم سیاست این شهر که به فساد و بدپلشتی شهره است ، خود را مدافع حقوق مردم و عاشق سینه چاک این شهر جلوه داده و در روزگاری که بیکاری بیش از ۵۰ درصد جوانان این شهر داستان ما که خود زمانی پذیرای متقاضیان کار از اقصی نقاط آن سرزمین و سایر کُرات آن منظومه دوردست بود گرفتار خود کرده و خبر خودکشی روزانه جوانانش صدرنشین رسانه ها شده و اعتیاد ، فساد و خودکشی این نسل را به شدت تهدید می کند این بار به سراغ کارآفرینی رفت که در بحبوحه ی تنگناهای اقتصادی کشور و نبود اسپانسر مالی مناسب، توانست صنعتی نوین و ثروت آفرین را در این شهر ایجاد کند که زمینه اشتغال ۵۰۰۰ جوان را در دوران اجرای پروژه و ۱۵۰۰ نفر را در دوران تکمیل و بهره برداری فراهم آورده است .
کوتوله ی داستان ما با نوشتن مطالب خیالی نشأت گرفته از ذات خبیث و ذهن مسموم خود و شانتاژهای رسانه ای چنان ضربه ای به نهال اشتغال زایی تازه پا گرفته این شهر زد که اثرات مخربش شاید تا سالهای بعد همچنان گریبان گیر مردم خصوصاً جوانان باشد . این شخص دون مقام اجتماعی و سیاسی به جای تعقل و تأمل از اثرات ناگوار خیانتش به جوانان ، رسیدگی به فساد را بهانه ی عزل مدیر کارآفرین شهر قصه ما عنوان کرد . عناوین سنگینی که براساس قانون تا مادامیکه در دادگاه های صالح قضایی به آن رسیدگی نشده و قطعیت نیابد حق اعلام آن را هیچ کسی ندارد چون بازی با آبروی افراد است . اما همانگونه که خون آشامان فیلم های تخیلی از خوردن خون قربانی اش لذت می برند، او هم از ریختن آبرو و هتک حرمت افراد در فضای مجازی و حقیقی لذت فراوان می برد . ریشه یابی این رفتار وی البته می تواند به این سرچشمه برسد که شاید وی از عنفوان کودکی و نوجوانی عقده های حقارت را با خود حمل میکند و اینک همچون دمل های چرکین سرباز کرده اند .
مخلص کلام اینکه جای دارد بزرگان عالم سیاست این شهر ویران و دور دست فلان کهکشان و بهمان منظومه که البته روزگاری سرآمد از نظر فرهنگ و ادب و سیاست بود و بزرگان و مفاخر بسیاری را به جامعه تحویل برای جلوگیری از تخریب روزافزون عقبه شهرشان به خود بیایند و با حضور فعالانه تر در تحولات اجتماعی و سیاسی این شهر ، از اپیدمی شدن ظهور و رشد چنین کوتوله های سیاسی که همچون آفتی برای یک مزرعه سرسبز هستند مانع از تخریب روزافزون دیارشان و کم رنگ شدن روزانه امیدواری جوانان به حضور در این منطقه و شاید هم زندگانی شوند .
