به گزارش حاشیه خبر، ماجرای این جنایت وحشتناک عصر دوازدهم تیر سال۱۴۰۰ هنگامی فاش شد که رهگذران و عابران دود غلیظی را در منطقه کوه پارک پردیس شاندیز مشاهده کردند که از لاشه سوخته خودروی ال۹۰ سفید رنگ به سوی آسمان کشیده می شد اما ماجرای سقوط خودرو از بلندای کوه پارک زمانی رنگ وحشت به خود گرفت که جسد سوخته راننده نیز در پشت فرمان نمایان شد.
طولی نکشید که خودروهای پلیس آژیرکشان وارد منطقه شدند و امدادگران آتش نشانی را هم به یاری طلبیدند ولی حادثه سقوط خودرو با لو رفتن کانون آتش سوزی بسیار مشکوک شد و فرضیه جنایی قوت گرفت چراکه بررسی های تخصصی نشان داد خودروی مذکور به صورت عمدی شعله ور شده است و آثاری از بروز حادثه بر اثر اتصالی سیم های برق خودرو وجود ندارد، بنابراین اقدامات پلیسی با ورود گروهی از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمدآگاهی)به محل سقوط خودرو،رنگ و بوی جنایی گرفت و دامنه تحقیقات با دستور قاضی گلمکانی(بازپرس وقت شعبه اول دادسرای عمومی وانقلاب طرقبه وشاندیز)درحالی به شهرک مهرگان رسید که یک دستگاه گوشی تلفن نیمه سوخته درون خودرو کشف شد. با آن که کمربند راننده جوان ال۹۰بسته بود اما گوشی تلفن در کف خودرو قرار داشت. بازبینی تخصصی از محتویات گوشی رازی پنهان را نمایان کرد و مشخص شد راننده خودرو که «وحید»نام داشت اختلافات خانوادگی شدیدی با همسرش داشته است. مدتی بعد و با انتقال جسد به پزشکی قانونی،سرنخ های پلیس نیز بر اساس تجربیات ارزنده کارآگاه«نجفی»به زنی به نام «اعظم»رسید که همسر مقتول بود. تحقیقات نامحسوس و میدانی درباره اختلافات خانوادگی این زوج،ردپای پسرخاله اعظم را هم به میان کشید که پیامک های رمزآلودی بین آن ها رد و بدل شده بود.
به همین دلیل کارآگاهان ابتدا عازم روستای کورده در اطراف بزرگراه آسیایی مشهد-چناران شدند و در یک عملیات غافلگیرانه دانیال (پسرخاله۲۴ساله اعظم)را دستگیر کردند وسپس دستبندهای قانون را هم بر دستان اعظم(همسرمقتول)حلقه زدند. دو متهم که با شگردهای فنی کارآگاهان و به طور ناگهانی با یکدیگر روبه رو شده بودند،دیگر چاره ای جز بیان حقیقت ندیدند و پرده از جنایت هولناک در پی عشقی خیانت آلود برداشتند. آنان همچنین محمد(جوان تبعه خارجی) را هم لو دادند که در این قتل وحشتناک نقش مهمی داشت.
درپی اعترافات آنان بی درنگ کارآگاهان به سراغ «محمد»رفتند و او را نیز بازداشت کردند. «دانیال»متهم۲۴ساله زوایای دیگری از این جنایت خیانت بار را فاش کرد و به سروان اسماعیل عظیمی مقدم(افسر پرونده)گفت:وقتی به دخترخاله ام دل باختم ،شوهرش تنها مانع ازدواج ما با یکدیگر بود به همین دلیل و با پیشنهاد «اعظم»او را به قتل رساندیم و جسدش را با صحنه سازی واژگونی خودرو به آتش کشیدیم.
بنابرگزارش اختصاصی روزنامه خراسان،با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جنایت،این پرونده جنایی با توجه به اهمیت و حساسیت آن به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و زیر نظر قضات باتجربه این شعبه به ریاست قاضی«محمد شجاع پورفدکی» مورد رسیدگی قرارگرفت.
در جلسات دادگاه که با حضور وکلای مدافع متهمان برگزار شد،«اعظم»در جایگاه متهمان ایستاد و به سوالات تخصصی رئیس و مستشار دادگاه پاسخ داد. او گفت: حدود۱۵سال از زندگی مشترک من و پسرعمه ام (وحید)می گذشت اما من به او علاقه ای نداشتم و به ناچار به این زندگی مشترک ادامه می دادم. اختلافات ما به جایی کشید که هر بار مشاجره های لفظی و درگیری ها با کتک کاری به پایان می رسید. با وجود این وحید حاضر نبود مرا طلاق بدهد. دخترم به سن ۷ سالگی رسیده بود و تلاش هایم برای جدایی از او نتیجه ای نداشت تا این که در میان همین اختلافات و کینه ها به پسرخاله ام دل باختم و با این بهانه او را برای قتل همسرم ترغیب کردم…
در این هنگام حجت الاسلام محمد شجاع پورفدکی(رئیس دادگاه)به پیامک های ارسالی او اشاره کرد که بارها تاکید کرده بود «مگر او (وحید)بمیرد که از دستش خلاص شوم!» و سپس نقشه های شوم دیگر متهمان برای قتل را یادآور شد که مورد تایید متهمان قرارگرفت.